پرهامپرهام، تا این لحظه: 19 سال و 27 روز سن داره

پرهام عشق مامان و بابا

جشن نوروز در مدرسه و استقبال از بهار

    دیگه آخرای اسفند ماهه .کم کم بوی خوش بهار رو میشه احساس کرد.اسفند ماه پرکاریه.هم خونه هم شرکت .خلاصه خیلی آدم خسته میشه.ولی ذوق رسیدن بهاری دوباره ،خستگی به تن آدم نمیذاره.... امروز یعنی سه شنبه 23 اسفند توی مدرسه جشن نوروز گرفتند.یعنی هر کلاسی واسه خودش قرار شد یه جشن کوچولو با حضور بچه ها و خانوم معلم و چند تا از مادرا داشته باشه.منم قرار بود برم چون قرار شده بود CD شاد ببرم.ولی از اونجاییکه خانوم رمضانی گفته بودند مادرا نیان چون جا کمه و دیدم فقط دو سه نفر از مامانا میرن که فیلم و عکس بگیرن از طرفی خیلی سخت می تونم مرخصی بگیرم با اینکه خیلی دوست داشتم برم نرفتم و ناچاراً سی دی و دادم پر...
17 خرداد 1391

بهار 1391

    سال 1390 به پایان رسید و سال جدید با رنگ و بوی جدیدش قدم به خونه ی ما گذاشت و من و مهدی و میوه ی زندگیمون پرهام ،بهار نوی دیگری را کنار هم جشن گرفتیم. تحویل سال ساعت 8:44 صبح روز دوشنبه بود و من و مهدی و پرهام جونم با خواندن آیاتی از قرآن کریم و مناجات با خدای مهربون سال جدید رو شروع کردیم.امسال سال نهنگه امیدوارم که سال خوبی برای همه باشه. اینم یه عکس از هفت سینمون:     ما که از شب قبل چند تا از عیدی های پرهام و بهش داده بودیم.صبح قبل از اینکه پرهام بیدار بشه بقیه ی عیدی هاشو روی میز کنار هفت سین زیبایی که شب قبل با کمک پرهام عزیزم چیده بودم گذاشتم .      ص...
17 خرداد 1391

تولد 7 سالگیت مبارک عشق مامان

  تولدت مبارک عسل مامان     از اونجایی که آقا پرهام تولدش سیزده بدره معمولاً نمیشه تولدشو همان روز یا شب قبلش انداخت و برنامه ریزی واسه تولدش خیلی سخته چون توی ایام عید همه مسافرت و مهمونی و گردش هستند و قنادیا تعطیلن و کیک نمی پزند. در هر صورت ما از چند روز قبل براش تولد میگیریم تا حق بچم ضایع نشه و دل خودمون هم راضی بشه.  امسال هم آقا پرهام خیلی بیشتر از سالهای قبل ذوق تولدشو داره و دائماً از من سوال میکنه که چجوری دنیا اومده و وقتی دنیا اومد ما با دیدنش چه عکس العملی انجام دادیم و خلاصه یه عالمه سوال دیگه......بعضی وقتا که از خاطرات نوزادیش میگم از خنده روده بر می...
17 خرداد 1391

امتحانات پایان ترم آقا پرهام

  شروع امتحانات    امروز شنبه نهم اردیبهشت ماهه.امتحانات آقا پرهام شروع شده و پسرم دیگه حسابی درگیر امتحاناته و کلی سرش شلوغه.هفته ی پیش امتحان املاء داشت و این هفته فارسی داره.سه تا از درساشو (صدای موج،رضا و مثل خورشید) راباید از بر می کرد که خیلی زود حفظ شد.شعرهای ترم قبل هم که کامل حفظه.این چند وقته بیشتر کار میکنه و منم حسابی کمکش میکنم و براش برنامه ریزی میکنم تا امسال را با موفقیت هر چه تمام تر پشت سر بذاره. امیدوارم در تمامی مراحل زندگی موفق و سربلند باشی پسرم. پرهام وقتی تازه از اصلاح برگشته    قراره دوشنبه از طرف مدرسه بچه ها رو ببرن موزه حیات وحش.امیدوارم ب...
17 خرداد 1391

پایان سال تحصیلی 91-90 و جشن الفبا

       امروز 25 اردیبهشت ماه خانوم رمضانی برامون جلسه ای گذاشته بودند تا راجع به بچه ها و جشن الفبا توضیحاتی بده.امتحاناتشون هم تقریباً تموم شده.امروز که امتحان ریاضی داشتند.فردا هم آخرین امتحانشون علوم و نقاشیه.خانوم رمضانی بعد از اینکه نسبت به من و بابای پرهام خیلی ابراز لطف کرد میگفت پرهام بچه ی فوق العاده با استعدادیه و از درسش خیلی خیلی راضی ام.       قرار است27 اردیبهشت ساعت 9 تا 12 جشن الفبا بگیرند و بچه ها در آخرین روز تحصیلی خاطره قشنگی از مدرسه داشته باشند.امیدوارم که روز بسیار خوبی براشون باشه.     دیگه باید به فکر یه برنامه ریزی خوب برای گذراندن اوقات فراغت ...
17 خرداد 1391
1